انفاق کردن مال و وابسته نماندن به داراییها از سفارشهای تأکید شده در قرآن است اما قرآن به جای آنکه بگوید دقیقاً چه چیزهایی را باید انفاق کنیم، به شکل کلی بیان میدارد که از هرچه خدا به ما روزی کرده است میتوانیم انفاق و خرج کنیم اما قرآن ما را به رعایت این ترتیب سفارش میکند: والدین، بستگان، یتیمان، فقیران، در راه ماندگان. در این ترتیب، لازم نیست که افراد از نظر مالی محتاج انفاق ما باشند. شایسته است انفاق کردن به هر دو صورت آشکار و پنهانی انجام شود اما در هر حال نیت انفاق کننده باید رضای خدا باشد نه آنکه در نظر مردم محبوبیت پیدا کند.
صدقه دادن و انفاق کردن و زکات از اعمال مهم عبادی اسلامی میباشند یعنی بخشی از مال خود را برای رضای خدا به کس دیگری بدهیم. شاید این مسئله به نظر مهم نیاید اما در حقیقت این مسئله آنقدر مهم است که خدا در قرآن بین مال و جان ارتباط قرار داده است. علاقمندان را به پیگیری این مسئله در قرآن بیان میکنیم که مال کافران را دستمایه ای برای نابودی نفس آنهاست(بقره، 265 و توبه، 55و85) و در آیاتی که به جهاد مربوط است، خدا از مؤمنان نفس و مالشان را میخرد تا به آنها بهشت دهد(توبه، 111) و نیز سهم بزرگی از آزمایش خدا هم از راه مال است(آل عمران، 186) و ایمان، نقش مهمی در صرف کردن مال دارد(هود، 87 و نساء، 29)
از نظر دینی ثروتمند بودن هیچ گاه نکوهش نشده است بلکه کار و تلاش و سازندگی و سربلند بودن تأیید و تشویق شده است. آنچه نکوهیده است، دلبستگی به مال و ثروت است یعنی انسان حاضر نباشد در راه خدا اموالش را خرج کند.
قرآن در آیات اول سوره بقره درباره مؤمنان میگوید:الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون و این آیه آنقدر کلی است که شامل هر نوع انفاقی میشود، چه از راه صرف کردن بخشی از مال، چه از مصرف کردن بخشی از زمان یا آبرو یا قدرت بیان و ... ممکن است بسیاری از افراد خیال کنند که به علت آنکه از نظر اقتصادی فقیر هستند، نمیتوانند در راه خدا انفاق کنند؛ در حالی که همان افراد شاید بتوانند با فکر خود به کسی کمک کنند یا با قدرت بیان خود درباره یکی از مشکلات جامعه تذکری اثربخش بدهند یا با آبروی خود و پشتوانه اعتمادی که مردم به درستکاری آنها دارند واسطه کارهای خیر بسیاری بشوند.
بنابراین از نظر قرآن به وسیله همه نعمتهای خدا میتوانیم انفاق کنیم.
جالب آنکه در 215 سوره بقره که مستقیماً درباره چیزهایی است که میتوان انفاق نمود، قرآن بجای پاسخ دادن، موضوع بحث را عوض نموده است.
مردم به خدمت پیامبر آمده بودند و از جزئیات انفاق کردن سؤال میکردند اما قرآن به جای آنکه پاسخ مردم را بدهد، وارد جزئیات انفاق نمیشود و به مسئله مهمتری میپردازد که عبارتست از: به چه کسی باید انفاق کنیم؟
آیا باید به فقرا کمک کنیم یا به یتیمان؟
به آشناها بدهیم یا به غریبهها؟
به هر کس بدانیم واقعاً فقیر است بدهیم یا به هر کس که دست خود را برای کمک دراز میکند؟
یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ (سوره بقره، آیه 215)
از تو میپرسند: چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر چیز سودمندی را که انفاق میکنید باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و نیازمندان و محتاج در راه مانده باشد، و هر کار نیکی انجام دهید، خدا به آن داناست.
بسیاری از ثروتمندها هم هستند که هر چند ظاهراً به مال کسی محتاج نباشند اما به محبت آنها محتاجند و مثلاً هدیه دادن به آنها میتواند جزو انفاقهای خداپسندانه باشد. همان طور که ممکن است یتیمی مال فراوان از پدرش به ارث برده باشد اما با این حال مهربانی کردن با او و صرف مال و زمان برای او و برآوردن نیازهای عاطفی او، از انفاقهای خداپسندانه به شمار میآید.
1- منظور از انفاق در اینجا بخششهای مستحبی است بنابراین اگر این بخششها باعث ترک واجباتی مثل پرداختن بدهیها و خمس و زکات شود، اولویت با واجبات است.2- آنچه را که در راه خدا خرج کنیم نابود نخواهد شد و به گونه ای بهتر از قبل به ما برخواهد گشت.(سوره سبá آیه39)
3- انفاق همواره باید متعادل باشد. نباید آنقدر به مال خود دلبستگی پیدا کنیم که از خرج کردن مالمان فرار کنیم و نه آنقدر زیاد خرج کنیم که دیگر مالی نداشته باشیم که برای خود و دیگران مصرف کنیم.(سوره اسرا، آیه 29)
4- خوب است تمرین کنیم که هم آشکارا انفاق کنیم هم پنهانی؛ یعنی بعضی از انفاقهای ما در معرض دید مردم باشد و بعضی از انفاقها را مخفیانه انجام دهیم.(سوره بقره، آیه 274)
5- منظور از انفاق مالی فقط بخشیدن پول نقد نیست، بلکه هدیه دادن یا مهمانی دادن یا تخفیف دادن در معامله و شکلهای دیگر هم از همین قبیل هستند.
6- اگر مردم بدانند و ببینند که ما انفاق میکنیم اشکالی ندارد اما اگر ما به نیت اینکه مردم ببینند و از ما تعریف کنند انفاق ما ایمانی نخواهد بود. در انفاق کردن باید به نیتهایمان توجه داشته باشیم .(سوره نساء، آیه 38)
7- پرونده انفاق با بخشش تمام نمیشود بلکه باید مراقب بود که آن را با منت و اذیت خراب نکنیم.(سوره بقره، آیه 264)
اخذ:تبیان
پس در انفاق کردن شایسته است این سلسله مراتب را رعایت کنیم:
1- پدر و مادر(چه فقیر باشند و چه فقیر نباشند)
2- بستگان(چه فقیر باشند و چه فقیر نباشند)
3- یتیمان(چه فقیر باشند و چه فقیر نباشند)
4- فقیران
5- کسانی که در راه ماندهاند و به سبب نداشتن مال گرفتار شدهاند.(چه در شهر خود فقیر باشند و چه فقیر نباشند.)
بنابراین فقیر بودن یا مؤمن بودن یا حتی مسلمان بودن، هیچکدام شرط انفاق نیست بلکه برای انفاق کردن توجه خاصی به پدر و مادر و بستگان شده است حتی اگر از بزرگترین ثروتمندان شهر باشند یا تقیدات مذهبی ضعیفی داشته باشند.